Leon the Professional


ماتیلدا: زندگی فقط وقتی بچه ای اینقدر بده یا همیشه همینطوره؟ 
لئون: نه همیشه همینطوره! 


استنسفیلد: من عاشق این لحظات آروم قبل از طوفان هستم...


ماتیلدا: اونا برادرم و کشتن، مگه اون چیکار کرده بود؟
             فقط چهار سال داشت، حتی گریه هم نمیکرد!


لئون: وقتی یکی رو کشتی دیگه هیچی مثل قبل نیست، زندگیت برای همیشه عوض میشه
          بقیه زندگیت و باید با یه چشم بخوابی...
ماتیلدا: خوابیدن برام مهم نیست!

تونی: لئون، تغییر چیز خوبی نیست...

استنسفیلد: همیشه همینطوریه، وقتی واقعا از مرگ میترسی...
                     اونوقت قدر زندگی و میدونی.

ماتیلدا: هر كسي رو ميكشي؟ 
لئون: نه زنی نه بچه ای. قانون اينه!


استنسفیلد: زندگی رو دوست داری؟
ماتیلدا: آره
استنسفیلد: خوبه، چون وقتی می خوام جون یکیو ازش بگیرم، اگه بدونم زندگی براش ارزشی نداشته هیچ لذتی نمی برم!

لئون: اگه میخوای با من کار کنی انقدر نگو "باشه"، باشه؟
ماتیلدا: باشه
لئون: خوبه!


ماتیلدا: من نمیخوام تو رو از دست بدم.
لئون: تو من و از دست نمیدی، تو به زندگی من معنی دادی، من میخوام خوشحال باشم،
          توی تخت بخوابم، ریش بزارم!
          تو دیگه هیچوقت تنها نخواهی بود...



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اعدام و تاثیرات آن بر جامعه

خواب یا رویا